




تو فقط قـــــــــــــرار بگذار…
هــر جـای دنـیـا کـِه بـاشی به دیـدارتــو خـواهـم آمد
چـمـدان خـاطــره ها را هَم خواهـم آورد












من از خدا خواستم، نغمه هاي عشق مرا به گوشت برساند
تا لبخند مرا هرگز فراموش نكني و ببيني كه سايه ام به دنبالت است
تا هرگز نپنداري تنهايي. ولي اكنون تو رفته اي ،
من هم خواهم رفت فرق رفتن تو با من اين است كه من شاهد رفتن تو هستم


شكایت عشق ندیدی چشمهایم زیر پایت جان سپرد
آخر گلویم از صدای های هایت جان سپرد
آخر نفهمیدی صدایم بغض سنگینی به دوشش بود
به دوشش بود اما از جفایت جان سپرد
آخر نترسیدی بگوید عاشقی نفرین به آیینت كه از چشمان جادویت خدایت جان سپرد
آخر نمی دانی و می دانم كه می دانم نمی دانی كه دل در خواهش آن انزوایت جان سپرد
آخر چقدر عزلت نشینی از برای یار دلگیر است بخوان شعرم كه شعرم در هوایت جان سپرد
آخر ... فریاد





تنهایی عین آتش زیر خاکــــــستر است گـــــــاهی فـــــــکر میکنی تمـــــــــام شده ...
امّـــــا یــک دفــــعه همه وجودت را آتــــش مـــــــــــیزند ...

باید بدجنس باشی..!! تا عاشقت باشن……!!
باید خیانت کنی………!! ………. تا دیوونه ات باشن…!!
باید دروغ بگی……………!!……..تا همیشه تو فکرت باشن…!!
باید هی رنگ عوض کنی……!!…………..تا دوسِت داشته باشن…!!
اگه ساده ای …!!…اگه باوفایی…!!….اگه یک رنگی…!!………همیشه تنهایی…!



به یاد بودنت شمع می آفروزم
درتنهایی امروز شمع دستم راسوزاند یاده روزی افتادم که دل سوخته آت شده ام
افسوس ...











تقصیر از من است
آن زمان که گفتی
قول بده همیشه کنارم بمانی
یادم رفت بپرسم
کنار خودت یا خاطره هایت؟

تعداد صفحات : 2